کار تهیه و تدوین اصطلاحنامه معرفتشناسی کمابیش از سال 1385 در این مرکز آغاز شد. این کار، با توجه به ارتباط زیاد این رشته با فلسفههای گذشته و معاصر غرب، تا حدود زیادی با آنچه در رشتههای منطق، فلسفه، کلام و عرفان انجام میشد متفاوت بود؛ از جمله این تفاوتها، ضرورت مراجعه به منابع غربی و ضرورت ادغام اصطلاحات برگرفته از منابع غربی با اصطلاحات اسلامی در اصطلاحنامة معرفتشناسی است.
«اصطلاحنامه»، معادل فارسی واژة «تزاروس» (Thesaurus)، به معنای «گنجینة لغات» است و مراد از آن، معجمی است که همة واژهها یا اصطلاحات مربوط به حوزة خاصی از معارف و فرهنگ بشری را با ساماندهی و نظاممندی ویژهای در بر دارد.
در آغاز، هدف از تهیة اصطلاحنامهها، دستیابی آسان به اصطلاحات و کاربرد دقیق آنها بود اما با گذشت زمان، ساماندهی مفهومی و کاربرد واژهها در نمایهسازی، هدف اصلی تهیة اصطلاحنامهها قرار گرفت
نظام مطلوب در اصطلاحنامهها، در بردارندة طبقهبندی سلسله مراتبی (اعم و اخص)، مشخص ساختن اصطلاحات مترادف (مرجّح و نامرجّح) و اصطلاحات وابسته و مرتبط با یکدیگر است.
مهمترین فواید اصطلاحنامهها عبارتاند از:
برای تهیه اصطلاحنامة معرفتشناسی، از چند دسته منابع استفاده شده است:
منابع معرفتشناسی غرب به چند دلیل، منبع اصطلاحنامة معرفتشناسی قرار گرفتهاند:
1. خاستگاه بسیاری از اصطلاحات، منابع فلسفی غرب است و هرچند در منابع اصیل و قدیمیتر مسلمانان، برخی از این اصطلاحات وجود دارند، اما معمولاً بهطور مستقیم و با نگاه معرفتشناسی مورد بحث قرار نگرفتهاند. افزون بر این، چون حیثیت بحث در آثار مسلمانان، در بسیاری از موارد، معرفتشناسی نبوده است، جایگاه ورود اصطلاحات نیز گاه بهلحاظ معرفتشناسی مناسب نیست. از این رو، بدون استفاده از منابع غربی نمیتوان جایگاه اصطلاحنامهای اصطلاحات معرفتشناسی مسلمانان را بهخوبی شناسایی کرد؛ برای مثال، مباحث مربوط به «وجود ذهنی»، «شبح محاکی» و «شبح غیر محاکی» در فلسفه اسلامی در مباحث هستیشناسی مطرح شدهاند؛ در حالی که این اصطلاحات در معرفتشناسی با بحث «نظریات صدق» و «علم به عالم خارج» مرتبطاند و این عناوین و مباحث آنها در معرفتشناسی غربی ریشه دارند.
2. ادغام اصطلاحات معرفتشناسی غرب با معرفتشناسی اسلامی در اصطلاحنامه، نسبت معرفتشناسی مسلمانان با غربیها را کاملاً روشن میکند و برخی کاستیهای موجود در هر یک از این دو نوع معرفتشناسی را آشکار میسازد.
3. وارد کردن اصطلاحات معرفتشناختی برگرفته از آثار مسلمانان، در نمودار مشترک معرفتشناسی اسلامی با غرب، ظرفیتها و توانمندیهای عقلی مسلمانان را برای پرداختن به مسائل موجود معرفتشناسی جهان غرب کاملاً روشن میسازد.
با توجه به اینکه بسیاری از مباحث معرفتشناسی رایج در غرب، در منابع عقلی مسلمانان، با همان نگاه معرفتشناختی یا نگاهی نزدیک به آن مورد بحث قرار گرفتهاند، همة منابع منطقی، فلسفی و کلامی مرکز از منابع اصلی معرفتشناسی اسلامی بهشمار آمده و همة اصطلاحات استخراجشده برای اصطلاحنامههای دیگر، برای انتخاب اصطلاحات معرفتشناسی مورد بررسی دوباره قرار گرفتهاند. البته چون همة ردههای این علوم به معرفتشناسی ارتباط نداشتند، تمرکز اصلی کار بر ردههایی مانند ردة نظر، مفهوم، علم، عقل، حجت، مبادی حجت، برهان و تعریف بوده است.
اندیشمندان مسلمان ایران، در پنجاه سال گذشته، با هدف مقایسه و پاسخگویی به شبهات غربی، مارکسیستی و برخی اندیشههای التقاطی آثار ارزشمندی را در مباحث معرفتشناختی نگاشته اند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بهدلیل جدیتر شدن این مباحث در کشور، کتابها و پایاننامههای بسیاری در اینباره تدوین شدهاند که در آنها اصطلاحات معرفتشناسی زیادی بهکار رفته است. این نوشتهها، در بومی شدن برخی اصطلاحات غربی نیز نقش ویژهای داشتهاند. با توجه به این مطلب، برخی از آثار اندیشمندان معاصر کشور نیز در شمار منابع اصطلاحنامة معرفتشناسی قرار گرفتهاند.
همانگونه که از ویژگیهای این کار و حجم آن برمیآید، این مجموعه حاصل تلاش پژوهشگران علوم عقلی و متخصصان امور نرمافزاری و مدیران اجرایی متعددی است که هر کدام نقشی ارزنده در این دستاورد داشتهاند. هرچند نام همه این بزرگواران در آغاز این کتاب آمده است، اما جا دارد از استاد ارجمند جناب حجتالاسلام و المسلمین محمد حسینزاده یزدی که نقش مهمی در فراهم آمدن این اثر داشتند قدردانی ویژهای داشته باشیم.