نمایه‌نویسی و تهیه فهرست‌های تفصیلی

پژوهش دقیق و جامع بدون آگاهی از میراث پیشینیان و کوشش‌های علمی دیگران امکان ناپذیر است و آگاهی از این میراث، از راه مطالعة کامل آثار بزرگان گذشته و اکنون، زمان بسیاری می‌طلبد.
نیاز به آگاهی دقیق از میراث پیشینیان برای تدوین دائرهْْ‌المعارف‌ها بسیار مهم‌تر است، چرا که دائرهْْ‌المعارف‌ها (به ویژه به معنای معاصر آن) باید جامع همة مطالب و همة میراث گذشتگان در موضوع مقاله باشند.
ازاین‌رو، «مرکز پژوهشی دائرهْْ‌المعارف علوم عقلی اسلامی»، با هدف ایجاد زمینه‌های لازم برای پژوهش‌های دقیق و جامع، بر آن شد تا برای دست‌یابی سریع و آسان به مطالب منابع، راه‌هایی بیابد. بدین منظور، برای استخراج موضوع‌های منابع علوم عقلی و سامان‌دهی آنها انواع گوناگونی از فعالیت‌ها در دستور کار این مرکز قرار گرفت که از این میان می‌توان به آماده‌سازی «فهرست تفصیلی مطالب» برای پاره‌ای از منابع مهم علوم عقلی اسلامی و نمایه‌سازی این فهرست‌ها اشاره کرد.
تفاوت با دیگر معجم‌های موضوعی
تهیة فهرست تفصیلی مطالب و نمایه‌سازی آنها از نظر شکل و محتوا، از سویی همانند چکیده‌نویسی و نمایه‌سازی چکیده‌هاست که در همین مرکز انجام شده است و از سوی دیگر از جهت محتوا، مانند فهرست مطالبی است که برای منابع تهیه می‌شود اما این کار با هر دوی آنها متفاوت است.
 
تفاوت با چکیده‌نویسی
تفاوت فهرست تفصیلی مطالب با چکیده‌ها در این است که در چکیده‌نویسی، تمام مطالب و اطلاعات متن استخراج شده و بصورت چکیده آورده می‌شود. اما فهرست تفصیلی مطالب، تنها عناوین مطالب اصلی متن‌ها را در بر می‌گیرد ازاین‌رو، تعداد عبارت‌هایی که به عنوان چکیدة مطالب صفحه‌ای از متن استخراج می‌شود، معمولاً چند برابر تعداد فهرست‌ها است. البته فهرست‌های تفصیلی از نظر نمایه‌ها، شکل و سبک نگارش و شیوه بهره‌گیری از آنها تفاوتی با چکیده‌ها ندارند.
تفاوت با فهرست‌های رایج
فهرست تفصیلی مطالب، با فهرست‌های رایج منابع، که بیشتر در آغاز کتاب‌ها یا آغاز بخش‌ها و فصل‌های منابع نوشته می‌شوند تفاوت‌های اساسی دارد. پاره‌ای از تفاوت‌های این فهرست با دیگر فهرست‌ها عبارت است از:
1)      در این فهرست، نظام منطقی مطالب از کلی به جزئی رعایت شده است به این معنا که، تمام کتاب، دارای عنوانی است که محتوای همة کتاب را به صورت کلی معرفی می‌کند. و هر یک از بخش‌ها و فصل‌ها نیز دارای عنوان‌های جدا هستند که محتوای آنها را معرفی می‌کنند و هر یک از مطالب مهم در فصل‌ها نیز جداگانه فهرست نویسی شده‌اند.
2)      این فهرست‌ها کاملاً محتوایی‌اند، یعنی کوشش شده است تا با بهره‌گیری از اصطلاحات رایج علوم، محتوای مطالب در آنها معرفی شوند به گونه‌ای که پژوهش‌گران بتوانند از روی فهرست‌ها به اطلاعات متن‌ها پی ببرند.
3)      این فهرست‌ها، از نظر شکل و چارچوب عبارت‌ها نیز دارای ویژگی‌های یکسانی هستند که این ویژگی‌ها، افزون بر هماهنگی فهرست‌ها، استفادة از آنها را نیز آسان‌تر و سریع‌تر کرده است. پاره‌ای از این ویژگی‌ها عبارت‌اند از:
الف)  تعداد کلمات به کار رفته در هر یک از فهرست‌ها کنترل شده و هماهنگ است.
ب)       همه عبارت‌های فهرست‌ها، عبارت‌های غیر تام هستند.
ج)        کوشش شده است تا عبارت‌های فهرست‌ها چنان گویا، زیبا و کوتاه باشند که مخاطبان بتوانند با مراجعة به آنها به سرعت و آسانی، به محتوای متن‌ها پی ببرند.
د)          اصطلاحات به کار رفته در فهرست‌ها در عین هماهنگی با متن‌ها، اصطلاحاتی رایج، آشنا و کاربردی‌اند.
4)      هر یک از این فهرست‌ها، دارای چند نمایه ترکیبی‌اند؛ منظور از نمایه ترکیبی، عبارت‌های کوتاه (و تا حد امکان دو کلمه‌ای) است که یکی از کلمات آن معمولاً یک اصطلاح، نام یک عَلَم، فرقه و ... است و کلمة دیگر، عبارتی توضیح‌دهنده است که گستره بحث دربارة واژه دیگر را مشخص می‌کند.
5)      نمایه‌ها، زیر کلیدواژه‌ها قرار می‌گیرند؛ منظور از کلیدواژه‌ها، واژه‌های پایه‌ای و اصطلاحات علوم هستند و كلیدواژه‌ها با اصطلاحات مرجّح در اصطلاح‌نامه علوم هماهنگ شده‌اند.
بنابراین، فهرست تفصیلی مطالب و نمایه‌ها که در این مجموعه تهیه شده است شیوه‌ای نو در فهرست‌نویسی مطالب است که پیش از این سابقه نداشته و دارای آثار ارزشمندی در امر پژوهش و تحقیق است. شایسته است برای تبیین اهمیت و سودمندی این شیوة نوین، نیم‌نگاهی به شیوه‌های پیشین در امر فهرست‌نویسی موضوعات داشته باشیم.
 
پیشینه فهرست‌نگاری موضوعات
در گذشته، زمینه‌سازی برای دست‌یابی سریع به محل درج مطالب مورد نظر، از راه تدوینِ «فهرست‌های مطالب» كه در آغاز منابع قرار می‌گرفت و نیز از راه تهیة «معجم‌های لفظی»؛ مانند «معجم المفهرس‌های الفاظ»، «كشف الابیات» و «كشف الآیات» انجام می‌شد. این‌گونه معجم‌ها، زمینه جست‌وجو از راه الفاظ موجود در منابع را به‌خوبی فراهم می‌سازند، امّا نمی‌توانند امكان دست‌یابی سریع به محل درج تمام مطالب موردنظر را فراهم آورند؛ زیرا، اولاً، به طور معمول در منابع، مطالب بسیاری دربارة یك موضوع وجود دارد كه زیر واژه و عنوان مربوط به آن موضوع نیامده است. افزون بر این، زیر واژة مربوط به موضوع یك تحقیق، معمولاً مطالب بسیاری هست که چه‌بسا در یک پژوهش تنها، به پاره‌ای از آنها نیاز باشد. فراوانی اطلاعاتی كه زیر موضوعی قرار می‌گیرند، معمولاً پژوهش‌گر را ناگزیر می‌کند تا برای دست‌یابی به مطلب موردنظر خود، متن‌های مربوط به تمام آنها را ببیند كه نیازمند زمان بسیاری است.
برای رفع این دشواری، در كشف الآیات و كشف الابیات، بخشی از آیة قرآن كریم یا بخشی از شعر را می‌آورند تا پژوهش‌گر، از میان آنها، آیه یا شعر موردنظر خود را برگزیند و تنها در پیِ محل درج همان متن باشد، ولی در دیگر موضوع‌ها (در معجم‌ها و نرم‌افزارهایی که تنها جست‌وجوی لفظی به‌وسیله آنها ممكن است) این دشواری همچنان پابرجا است.
گام بعدی در دست‌یابی به نشانی محل درج مطالب، تهیة «نمایه‌های مفرد»ی است كه ملاك آن، تنها الفاظ به‌كار رفته در منابع نیستند، بلكه این نمایه‌ها، با توجه به محتوای مطالب منابع و اصطلاح‌های رایج و كاربردی تهیه می‌شوند. این گام، دشواری نخست را تا اندازه بسیاری برطرف می‌كند، امّا دشواری دوم، یعنی درج‌کردن نمایه‌های انبوه كه به تمام آنها در یک پژوهش نیاز نیست، همچنان وجود دارد. برای نمونه اگر پژوهش‌گری در علم منطق در پی دست‌یابی به محل درج «سابقة تقسیم قضایا به حمل ذاتی اولی و شایع صناعی پیش از محقق دوانی» باشد، هرگز نمی‌تواند از راه معجم‌های لفظی به محل درج مطالب مربوط به موضوع پژوهش پی ببرد؛ زیرا پیش از محقق دوانی، واژه‌های حمل ذاتی اولی و شایع صناعی به‌عنوان دو اصطلاح، به معنای کنونی نبوده است، ولی اگر برای متن‌های پیش از محقق دوانی با توجه به محتوای مطالب، نمایه‌های مفردی تهیه شده باشند، می‌توان در این نمایه‌ها از واژة «حمل ذاتی اولی یا حمل شایع صناعی» بهره برد، امّا مشکلی همچنان هست و آن اینکه چه‌بسا زیر اصطلاح «حمل ذاتی اولی»، ده‌ها نمایه آمده باشد كه تنها چند نشانی از آنها، به مطلب موردنظر محقق مربوط باشد و او نمی‌تواند بدون مراجعه به متن منابع، دریابد كدام نشانی با موضوع مطلوب وی ارتباط دارد. ازاین‌رو، ناگزیر باید به تمام نشانی‌ها مراجعه كند و متن منابع را بخواند تا دریابد كه آیا این متن به آنچه او در پی آن است، ارتباط دارد یا خیر؟
بنابراین، نمایه‌های مفرد نیز نمی‌توانند سرعت لازم را برای پژوهش‌گر فراهم آورند، اما این دشواری با پدید آمدن «نمایه‌های تركیبی» تا اندازة بسیاری برطرف شد؛ زیرا در نمایه‌های تركیبی، برای مثال واژة «حمل ذاتی اولی یا حمل شایع صناعی» با واژه‌هایی مانند «تاریخچه» تركیب می‌شود و نمایة «تاریخچة حمل ذاتی اولی» ایجاد می‌گردد. این‌گونه تركیب‌ها، دامنة نمایه را بسیار مشخص‌تر و محدودتر می‌كند و بی‌گمان سرعت کار با محدود شدن دامنة پژوهش، چند برابر افزایش می‌یابد.
اما با این حال، چه‌بسا ده‌ها نشانی زیر نمایة «تاریخچة حمل ذاتی اولی» در منابع باشد و پژوهش‌گر برای اینكه به نشانی‌های خود برسد، باید تمام این نشانی‌ها را بیابد و متن‌های آنها را بخواند تا دریابد كه آیا این نشانی‌ها مطلب موردنظر او را كه تنها «حمل ذاتی اولی و حمل شایع صناعی پیش از محقق دوانی» است، دربر دارند یا نه؟
آخرین پیشرفت در ارائه شیوه‌ای نو در تهیة فهرست مطالب، برای دست‌یابی سریع به محل درج مطالب و فهم آنها، شیوه‌ای است كه ما در این كتاب از آن بهره برده‌ایم. در این شیوه، نخست فهرستی دقیق و تفصیلی از متن به شیوه‌ای تعلیمی و گویا تهیه می‌شود و سپس، برای هر یک از فهرست‌ها، نمایه‌های تركیبی و كاربردی ساخته می‌شود. آن‌گاه هر یك از این نمایه‌ها زیر كلیدواژه یا كلیدواژه‌هایی قرار می‌گیرند. این نوع ساماندهی برای استفاده از این مجموعه، راه دست‌یابی به موضوع موردنظر را کوتاه و آسان می‌سازد.
 
شیوة بهره‌گیری از این معجم موضوعی
برای دست‌یابی به نشانی محل درج مطلب در این معجم چند راه وجود دارد. طبیعی‌ترین و دقیق‌ترین راه این است كه برابر حروف الفبا، كلیدی‌ترین واژه موردنظر جست‌وجو شود که در این صورت، نمایه‌های تركیبی مرتبط با موضوع پژوهش زیر آن کلیدواژه یافت خواهد شد. آن‌گاه می‌توان از میان آنها، نمایه یا نمایه‌های موردنظر را برگزید و پس از آن، از راه نمایه‌ها، فهرست‌های تفصیلی مربوط به آن‌ها به‌دست خواهد آمد. با مطالعة آنها، معلوم می‌شود كه آیا نشانی موردنظر، مطلبی متناسب با موضوع پژوهش دارد یا خیر؟ در صورتی كه محتوای فهرست، بیانگر ارتباط متن با مطلب موردنظر باشد، پژوهش‌گر می‌تواند به متن کتاب مراجعه کند. این شیوه، چند برابر فهرست‌های رایج، معجم‌های لفظی و نمایه‌های مفرد، بر سرعت جست‌وجو می‌افزاید.

 


دیدگاه