در این شماره میخوانید:
1. سخن نخست (راههای معرفت خدا) / ص 5
دکتر محمد فنایی اشکوری (سردبیر)
در سخن نخست آقای دكتر فنایی در جواب برتراند راسل كه معتقد است خدا شواهد کافی بر وجود خود در اختیار بشر قرار نداده است میگوید: در خداشناسی دینی و عرفانی، هستی خدا بدیهی یا نزدیک به بدیهی است و در خداشناسی عقلی و فلسفی، برای اثبات هستی خدا سه راه عمده وجود دارد: شناخت از راه آفاق یا جهان بیرون، شناخت از راه انفس یا جهان درون، و شناخت خدا به خود خدا.
2. رابطه نفس و قوا از دیدگاه ابنسینا و ملاصدرا / ص7
سید عابدین بزرگی
نفس از دیدگاه ابنسینا علّت، و قوا معلول نفسند، ولی ملاصدرا بر این باور است که رابطه نفس و قوا، علّیت به معنای تشأن است، ازاینرو، وی قوا را جلوهاى از جلوات نفس و شأنى از شئون آن میداند که حکم مستقلی ندارند و به همین دلیل، افعال قوا، در حقیقت فعل نفس بوده و نفس در وحدت خود، «کل القوا» است.
3. كاركردها و شروط ادراكهای باطنی از دیدگاه ابنسینا و ملاصدرا / ص 27
سید علی حقی و سید محسن حسینی
ابنسینا نفس نباتی و حیوانی را جسمانی دانسته و قوای ادراکی باطنی را نیز جسمانی و منطبع در ماده (بدن) بهشمار آورده است درحالیکه ملاصدرا نفس نباتی و حیوانی را غیرجسمانی میداند و بر تجرد نفس حیوانی برهان اقامه میکند.
4. داوری بر اختلاف حكیم سبزواری و علامه طباطبایی در مسئله عقول عرضیه / ص 49
محمدرضا گرگین
حكیم سبزواری معتقد است دربرابر هریک از انواع موجود در عالم ماده، فرد مجرد عقلانی در عالم مجردات موجود است که مدبّر موجودات مادی است و این فرد مجرد با آن فرد مادی، از نظر طبیعت و نوع یکساناند و انواع مادیه برای اتصال به رب النوع (عقل عرضی) خود پیوسته در حرکت بوده و غایت وجودی آنها رسیدن به موطن اصلی و پیوند به اصل خود است. در مقابل، علامه طباطبایی مخالف این باور بوده و زنجیره عقول را طولی دانسته و اوج تکامل مادیات را اتصال به عقل عاشر (عقل دهم) میداند.
5. نقد دلایل برتراند راسل بر بیاعتباری براهین اثبات خداوند / ص 67
فرهاد گلستانه و محمد دانشمقدم
راسل در تضعیف براهین اثبات خداوند، تنها به معلومات عمومی بسنده کرده است و مسئله خدا را منحصر به باورها و ایدههای موهوم دانسته و سپس درپی تحلیل، نقد و رد آنها گام برداشته است. در این نوشتار با بررسی و نقد دلایل راسل، سستی و بیاعتباری منطقی آنها نمایان میشود.
6. مخالفان فلسفه در فرهنگ اسلامی از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری / ص 91
حسین مظفری
علامه شهید مرتضی مطهری پنج گروه را جزو مخالفان فلسفه برمیشمرد: معتزله، اهلحدیث، اشاعره، جریان تلفیقی (تلفیقی از اهلحدیث و فلسفه حسّی) و عارفان مسلمان. از این میان، معتزله، به روش تفکر فلسفی بیش از دیگران نزدیک بودند. اهلحدیث، بر لزوم تمسک به ظواهر متون دینی تأکید میکردند. اشاعره، عقل و برهان عقلی را بهعنوان تابع ظواهر دینی میپذیرفتند. جریان تلفیقی، باوجود برخورداری از ظاهرگرایی اهلحدیث، از فلسفه حسّی نیز متأثر بودند. و عارفان مسلمان، در مقایسه برهان عقلی با شهود قلبی، دست برتر را از آنِ شهود دانسته و پای استدلالیان را چوبین میشمردند.
7. بررسی ادعای نفی خلود عذاب بر اساس تشكیك در ماهیت / ص 113
سید محمدحسین میردامادی
هدف این مقاله بررسی فلسفی ادعای نفی خلود عذاب براساس نفی تشکیک در ماهیت با روش توصیفی ـ تحلیلی و با نگاه مسئلهمحور است كه نخست به تحلیل مفهومی و دلایل مسئله تشکیک در ماهیت که مبنای بحث است، پرداخته شده و پس از دستیابی به نتیجه، امکان همبستگی میان مسئله تشکیک در ماهیت و خلود عذاب مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است.