مقدمه
«اخلاق» در لغت جمع «خُلُق» و «خُلْق» میباشد و به معنای صفت نفسانی یا هیئت راسخه در نفس انسانی است و با کلماتی مانند خوی، سجیه، طبع و خصلت مترادف میباشد. در کتب اندیشمندان تعاریف اصطلاحی مختلفی برای این کلمه ارائه شده است که کاربردهای این کلمه را بیان میکنند
برای فلسفه اخلاق نیز تعاریف مختلفی بیان شده است که قلمرو بحث این علم، متناسب با تعاریف مختلف، تغییر میکند، به عنوان مثال فلسفه اخلاق با تعریف و معنای عام، اخلاق توصیفی را نیز دربرمیگیرد و با تعریف خاص، اگر چه اخلاق توصیفی را دربرنمیگیرد؛ اما اخلاق هنجاری را شامل میشود و فلسفه اخلاق با تعریف اخص، مساوی فرا اخلاق میباشد.
فلسفه اخلاق به معنای اخص عهدهدار تحقیق درباره مبادی علم اخلاق است. در علم اخلاق، چه كاری خوب و چه كاری بد است، مورد بررسی قرار میگیرد؛ امّا فلسفه اخلاق، به سؤالهای ذیل پاسخ میدهد؟ منشأ خوب و بد چیست؟ ملاک تقسیم كارها به خوب و بد کدام است؟ و چرا كاری خوب و كار دیگری بد دانسته میشود؟ فلسفه اخلاق درباره تحلیل مفاهیم اخلاقی، واقعنمایی جملات اخلاقی و کارکرد آنها بحث میكند. ازاینرو فلسفه اخلاق، شاخهای فلسفی است که درباره مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق بحث میکند.
در حال بهروزرسانی اطلاعات